کارنکارن، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

دفتر خاطرات کارن

11ماهگی کارن

پسرگلم بزرگ شده واسه خودش اقا شده 11ماه و2 روزگی یکی از دندونای پایینت  از 4تا دندونی که قراره در بیاد در اومده یه هفته بعدشم دندون کرسی بالا در اومد 11ماه و5 روزگی وقتی بهت میگم این کارو نکن یا بیا بریم خونه میگی نه یا هر چیزی میبینی که میخوای میگی من وقتی اب میخوای میگی آب 8ماه و8 روزگی به توپ میگی ت بعد یه هفته میگفتی اوب به تاب تاب میگی دا به کلاغ پر میگی ب / گاز میگیری مو میکشی  قندونامونو شیشه  گلابو شکوندی همه وسایلارو پرت میکنی وسط خونه 8ماه 7 روزگی فوتوکپی کارت ملیم دستت بود وقتی بهت گفتم عکس مامان کو اول به دیوار نگاه کردی دیدی نیست بعد فوتوکپی رو برگردوندی دیدی  عکسم ...
18 شهريور 1391

10 ماهگی کارن

عزیزم روز به روز داری بزرگ تر میشی و شیرین تر 10 ماه و2 روزت بود که باباتو صدا کردی و گفتی بابابابا 10ماه و4 روزگی وقتی بهت میگم ببعی میگه... تو میگی ق ق 10 ماخ و6 روزگی وقتی میگم جیگر مامان کیه.. با دستات به سینت میزنی یعنی من من 10 ماو 8 روزگی امروز دیگه خیلی شلوغی کردی روغن زرد مامان جونتو ریختی رو فرشش شیر و ابمیوه رو با نی میخوری به عزیزم میگی عز عز بقیشم خارجی میگی  یا میگی ادید / 10 ماه و 13 روزگی دستتو از روی میز بر داشتی وچند لحظه وایستادی 10 ماه 15 روزگی وقتی لقمه از دهنت افتاد ناخود اگاه به افتاد گفتی اف اف 10 ماه و18 روزگی به الله اکبر گفتی ایه یه یه برات ماشین شارژی گرفتیم یک کیفی م...
28 مرداد 1391

9ماهگی کارن

عزیزم از اولین روز 9ماهگیت از مبل وتخت میگیری بلند میشی همچنین 4دست وپا میری 9ماه و7روزگی وقتی سرت به جایی میخوره میگی آخ یا میگم کارن اهههه تو هم میگی اه قربون اون حرف زدنت بشم که ب به اون اسونیو نمیگی بجاش میگی ق به بابا میگی قاقا         به تق تق میگی ق ق         به عمو  میگی اممم     به مامان میگی  ماماـ ام ـ اما از 9ماه و نیم وقتی ناراضی هستی اخم میکنی وقتی غذا رو میبینی باسرت اشاره میکنی که بیاد جلو وای کارن خیلی شلوغ شدی دیگه کسی نمی تونه تو رو نگه داره تمام کشوهارو میریزی بیرون کفش هارو لیس میزنی وسط سفره دراز میکشی...
28 مرداد 1391

اخم های کارن

                                                                                                   ...
11 مرداد 1391

عکس های9ماهگی کارن

خواب کارن همراه با خوردن نون               کارن دختر شده            میوه خوردن کارن            دوستای کارن جون            اگه کارن دختر میشد            کارن بندری ـ زن           کارن بندری ـ مرد             صندلی کارن             موشی  &nb...
18 تير 1391

8ماهگی کارن

قربون اون شکل ماهت بشم 8ماه و1 روزت بود که به طو ررسما دست دستی انجام دادی دستای کوچولوتو همچین که به هم میزنی دل مامانو اب میکنی 8ماه و 4روزت که تونستی پله آشپز خونه رو فتح کنی ومامان و بیچاره کنی آخه نایلون زردچوبه هارو برداشتی و پاشیدی روی زمین در سن 8ماه و6 روزگی سوئیچ بابا دستت بود وقتی گفتم برو بدی بابا رفتی سوئیچو دادی بهش وقتی میگم عکس بابا کو فورا به عکس عروسیمون نگاه میکنی 8ماه و10 روزگی دندونای بالات نیش زدماه 19روزگی دندونای بغل این دندوناتم در اومد وقتی میخوای منوصداکنی میگی امممم ــ ماما ــ مام   عاشق صداکردنتم قربونت بشم عزیزم وقتی میخوای برقصی حالت 4دست و پا وای می ایستی وقتی میگم نی نای نای خ...
18 خرداد 1391

7ماهگی کارن

قند عسلم حالا بزرگ شدی وکارای بیشتری انجام میدی مثلا 7ماه و 1روزت بود که روزمین کشیدن خودتو شروع کردی که البته در7ماه و 4روزگی اندازه 3متر خودتو رو زمین میکشیدی ٣اردیبهشت بود که تقریبا رو پاهات وای می ایستادی پنجم خودتو از تو حال به اتاق رسوندی   7ماه و2 روزت بود که فرشته ها رو برات میخوندم دست دست که میخواستی بکنی دستاتو میگرفتی دیگه ول نمیکردی بای بایم که  میخواستی بکنی دستتو بالا وپایین میکردی 7ماه و5 روزگیت هرچی صدات میکردم میگفتم کارن دستاتو میگرفتم میکشیدم که نگاهم کنی روتو اونور میکردی پوزخندمیزدی جوابمو نمیدادی ٧ماه و٨ روزگیت با روروئکت از روی ٤چوب در رد میشدی ٧ماه و٩ روزگیت روشکمت میخوابی اینم بگ...
30 ارديبهشت 1391