کارن گم شد
یه شب که بردمت شهربازی وقتی پشتمو نگاه کردم دیدم نیستی هرجارو که میگشتم پیدات نمیکردم وای فکراینکه اگه یکی دزدیده باشتت دیوونم کرده بود اینقدر گریه کردم که مردم تا که بالاخره نگین جون پنجاه متر اونطرف تر درحالی که داشتی میرفتی طرف شهربازی پیدات کرد وقتی اومدی خونه به بابات میگفتی بابا گم شدم ...
نویسنده :
مامان نسیم
23:41