عکس های7ماهگی کارن
عکس های 6 ماهگی کارن
عکس های 1 تا 20 روزگی
خواب فرشته کوچولو کچل مامان موشی کارن وعروسکش اولین پستانک ...
نویسنده :
مامان نسیم
17:53
اولین دسته گل آقاکارن
امروز1390/12/03 نفهمیدم چه جوری خودتو به بخاری رسوندی ودستتو چسبوندی به بخاری و3تا از انگشتاتو سوزوندی اولش جیغ زدی وگریه کردی ولی در حین گریه کردن دوباره دستتوبه بخاری میزدی بعدیک ساعت دیدم دستت تاول زدی دلم داشت آتیش میگرفت &nbs...
نویسنده :
مامان نسیم
16:24
عیدت سال 91 مبارک عزیزم
قند عسلم اولین عیدت مبارک عزیزم امروز صبح از خواب بیدار کردمتو لباساتو پوشوندم بعد کنارسفره هفت سین نشستیم و من و بابات با تو عکس گرفتیم بعد که سال تحویل شد رفتیم خونه 2تا مامان جونت عید دیدنی ...
نویسنده :
مامان نسیم
16:06
6ماهگی کارن
عزیزم از اوایل 6 ماهگیت داری نشستن وتمرین میکنی که البته بعد2هفته میتونی یک ربع بشینی اگرکسی الکی گریه کنه توهم گریه میکنی اطرافیانتو میشناسی و بغلشون میری وقتی میگیم مامان یا بابا خودتو تا زانوت خم میکنی و میخندی یکم صبرمیکنی بعد می ایستی بادندونای پایینت لثه بالاتو میخوارونی مثل پیر مردا میکنی عزیزم ٦ماه و٢٨ روزت بود که غلت زدی از روی تخت افتادی پایین همچنین وقتی روشکم میخوابی شکمتو واسه چهار دستو پا میبری بالا درسن٦ماه و٢٩روز چندقدم چهاردست وپامیری همچنین خیلی غر میزنی احتمالا میخوای دندون در بیاری وقتی از زیر بغلت میگیرم قدم بر میداری
نویسنده :
مامان نسیم
23:40
اولین 13 بدر
عزیز دلم امروز اولین 13 بدر توست ومن خیلی دوست داشتم این روز همه کنارهم باشیم واسه همین ساعت10 همه حاضرشدیم رفتی باغ خاله زیبا اوش هوا یکم سرد بودولی بعدش خیلی گرم شد چون قوم وخویشا توروخیلی دوست داشتن واسه همین نوبتی بغلت میکردنو میگفتن ای بچه خیلی دوست داشتنی تو هم که ازخدات بود بغلت کنن ودور بزنن واسه همین کیف میکردی بعدنزدیکای غروب با بابات رفتین باغ دایی حسن وچون اولین باری بود که بدون من جایی میرفتی خیلی دلم واست تنگ شد تا حدی که نشستم واست گریه کردم خیلی دوست دارم عزیزم ...
نویسنده :
مامان نسیم
18:41
تولد 6 ماهگی
عزیزم تولد 6 ماهگیت مبارک اینم یک عکس از 6 ماهگیت &n...
نویسنده :
مامان نسیم
18:16