17 ماهگی کارن
عزیز مامان از بس که دیر حرف زدی باباجون برات تخم کبوتر گرفت از وقتی خوردی کلمه های جدیدتری میگی مثل بردار=بدا درست=دودوس دسته=دس وقتی کانال تلویزیون ودوست نداری کنترلو میاری که عوضش کنم بعد میگم این میگی نه کانال بعدی میگام این میگی نه تااینکه ازیکی خوشت بیاد بالاخره بعد 5ماه درد دندونهای نیشت کامل شد 17ماه و 11روزگی کلمه هایی مثل بهار داغ بی ادب میمون رو دست پاشکسته گفتی 17ماه 16 روزگی تونستی دمپاییاتو خودت بپوشی یه شب تو خونه غیب شدی بعد دیدم صدای ش...
نویسنده :
مامان نسیم
0:55
عکس های 16 ماهگی کارن
شیطونک کارن عاشقه توپشه جاقحطیه چشمهای شرور کارن خوابیدن پدر و پسر انتظار پشت در خونه خاله عادله بیچاره ایفون ...
نویسنده :
مامان نسیم
17:56
16ماهگی کارن
وقتی میگم کارن دنبه داری سرتو تکون میدی میگی نه نه وقتی چیزی رومیخوای قایم کنی دستتومیزاری پشتتو میگی کو ایس {نیست} پستونکتو گم کرده بودی همه جارو گشتی ومیگفتی نیست بعدگفتم پس باید بدون پستونک بخوابی اومدی رو پاهامو بدون غر زدن خوابیدی یه بار وقتی خواب بودم پی پی کردی بعدرفتی تو گهوارت نشستی وچراغم روشن کردی بعدش منو بیدار کردی که عوضت کنم کارن جونم زدی ایینه ی خاله عادله رو شکستی و 20 تومن رودستمون خرج گداشتی وقتی می گی هیس دستتو میزاری رو گوشت یا رو بینیت میگی هیسسسسس میگی عمه وقتی چیزی رو که میخوای برداری دستت نمیرسه با خط کش شوتشون میکنی پایین ...
نویسنده :
مامان نسیم
16:24
15ماهگی کارن
عزیزم 15 ماهگی گفتی جیز جی جی جیش بردمت بهداشت قدت 81 وزنت 10/300 دیگه به خط بالایی خط استاندارد رسیدی 15ماه و11روزگی کله ملاق میزدی واسه خوردنی ببینی چه کارمیکنی در یخچال وباز میکنی میگی اینا قابلمه ها وظرف ها همه باید دست تو باشند هرچیزی رو باید کامل بهت بدیم وگرنه قهر میکنی نارنگی و لیمو شیرین خیلی دوست داری وقتی غذا درست میکنم باید بغلت کنم وحین پختن بهت غذابدم بخوری وسایلارو همه رو سرجاش میزاری وقتی میگم کلاهتو بزارتو کشو میزاری وقتی میگم بیار میاری شمشیر واست خریدم کیف میکنی البته چشم باباتو اخ کردی بابات وقتی بهت...
نویسنده :
مامان نسیم
0:24
عکس های 15 ماهگی کارن
صندلی کارن یلدا کارن کوهنورد کارکردن با کامپیوتر بستن دستها به خاطرشلوغی یه عکس 10ماهگی ...
نویسنده :
مامان نسیم
12:27
