کارنکارن، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

دفتر خاطرات کارن

22 ماهگی کارن

1392/5/19 0:46
نویسنده : مامان نسیم
247 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزم بالاخره راضی شدی مارو بوس کنی

دیگه بغل غریبه ها نمیری

خاطره ها یادت میمونه

قربون اون حرف زدنت بشم وقتی به سوسک باترس میگی سوس میخوام بخورمت

بریم=بییم         یک دو سه=ا,  او ا,      تخم مرغ=او او او       اریسا=ادیسا    باباجون=بااو

تلتکست=تتس

کارن جونم ازت غافل میشم میبینم رفتی بالای تختت که از زمین یک ونیم مترفاصله داره نشستی

خودت میری روی صندلی اشپزخونه میشینی

سیم برقو به پریز میزنی      میری کنار پنجره میشینی که وقتی میبینم قلبم میریزه

خیرسرم شب احیا بردمت مصلی این قدر اذیتم کردی که حد نداشت میرفتی به تایر ماشین ها

لگد میزدی صدای دزد گیرشونو در می اوردی 

راهتو میکشیدی میرفتی انگار نه انگار که گم میشی

خوراکی های بچه هارو میگرفتی وفرار میکردی یه گوشه میخوردی

رو مردم سنگ پرت میکردی

قربونه پسر نازم بشم که 2روز مونده که ماهت تموم شه کلمه هارو میگی

نسیم=مسیم      3کلمه پشت سرهم میگی  باز شو قند نیست

یک دندون اسیاب در اوردی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)